روشاروشا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

برای دخترم روشا

من بهت احتیاج دارم ....

تمام هستی من! یه روز در حال بازی کردن با دوچرخه ات بودی و مامانی مشغول کارای خونه، میخواستی با دوچرخه دور بزنی ولی این دوچرخه زنجیری چون دنده عقب نمیره وقتی میخوای دور بزنی میای پایین و دور میزنی دوباره سوار میشی! اون روز بین مبلها گیر افتادی و منو صدا کردی میدونی چی گفتی ؟ مامان بهت احتاج دارم بیا کمکم!!! قربون این احتاجای کوچیکت بشم من....قربون تک تک حرفای قشنگت... شبها موقع خواب میای توی بغلم و روی دستم میخوابی و چندین بار تا خوابت ببره یا دستمو بوس میکنی یا صورتمو و مرتب میگی خیلی دوستت دارم ..اولا که دستمو بوس میکردی سریع دستم میکشیدم و نمیذاشتم ولی خیلی بهت برمیخورد ..اخه دوست نداشتم دستمو ببوسی ولی بعد دیگ...
29 مهر 1391

میای با هم حرف بزنیم...

روشنی بخش زندگیم! مامانم از همون موقع که شروع کردی به حرف زدن خیلی دوست داشتی با یکی چشم تو چشم حرف بزنی و کلی سخنرانی کنی و  حرکت دادن دستات و حالتهای چهره ات خیلی جذاب ولذت بخش بود.... الان یه مدت بهم میگی میای با هم حرف بزنیم وبستگی داره کجا باشیم و بخوای حرف بزنیم مثلا اگه تو تخت باشیم دراز کشیده باشیم یکی از دستات رو میذاری زیر صورتت و حرف میزنی اگه روی مبل نشسته باشیم کاملا خودتو میذاری جلوم و حتما" باید بهم نگاه کنیم واگه یه لحظه نگام بره به سمت تلویزیون میگی به من نگاه کن این برنامه به درد شما نمیخوره!!!  یا توی ماشین باشیم وپدر برای خرید پیاده شده باشه جای پدر میشینی و میگی من مثلا پدرم شما هم مادر و بچم...
12 مهر 1391
1